غربت علی با چاه
صحبتی چنین پیدا
السلام ای آیه ی یاسین و قدر
السلام ای صاحب حامیم و بدر
به بالای بلندی قامت زهرا پدید آید
به صور مشرب و مستی همانا حیدری آید
عاشق نگشته آن زاهد گوشه گیر ما
عشقش بریده همی قلب ماسوا
هر شب و روز برای حرمت بی تابم
عاشق بین صفا و مروه ی اربابم
ای علی، گوهر نشان، دریای دیده
گلشن نام شما دین را تنیده
دین ما محکم به قال الصادق است
هر دو مذهب بهر علمش طالب است
امیرالمومنین حیدر
شهید راه پیغمبر
روزگاری میرسد پروانه بود
همچو شمعی در میان خانه بود